dita dita .

dita

راز ثروتمند شدن میلیونرها چیست ؟

همه چیز در دنیا در حال رشد کردن می باشد ، مثلاً یک درخت را در نظر بگیرید. غیر ممکن است که امروز با دیروزش یکسان باشد. حتماً رشد در آن وجود داشته است . زمانی که ده سال از عمر شما گذشته باشد و به عکس های 10 سال قبل خود نگاه کنید ، حتماً می بینید که چقدر رشد داشته اید و خودتان متوجه آن نبوده اید . افراد میلیونر نیز تفاوتی با مثال درخت ها ندارند. آن ها هر روز کارهای کوچکی انجام می دهند و باعث می شود که یک قدم به موفق شدن نزدیک تر شوند و غیر ممکن است که بخواهید این اقدامات کوچک را تنها در یک روز ببینید.
اگر بخواهید تمام این کارهای ده ساله را در یک شب انجام دهید ، مطمئن باشید که به بی راهه رفته اید و قطعاً پولدار شدن افراد میلیونر در طول سال ها برای هیچ کس مشهود و قابل لمس نبوده است ، اگر چه که بیشتر افراد فقط تصویر افراد میلیونر را مشاهده می کنند و دسترسی به آن ها ندارند .
در واقع شما فقط حال و روز امروز آن ها را می بینید اما هرگز سختی های آن ها را مشاهده نکرده اید. همه ما دوست داریم که به راز ثروتمند شدن این افراد پی ببریم و معمولاً سوالاتی از قبیل این که چگونه اینقدر ثروتمند شدند، جزء اولین سوالاتی است که به ذهن ما می رسد . در واقع این سوالی بود که در سال 2004 مطرح شد و بعد از آن سوال حدود پنج سال مطالعه بر روی 233 نفر از افراد ثروتمند انجام شد .

توصیه و راهکار میلیونرها برای ثروتمند شدن شما
اگر از افراد کاملاً خود ساخته و میلیونر بپرسید که چگونه به این ثروت دست پیدا کردند ، آن ها معمولاً راه های پولدار شدن خود را اینگونه به شما خواهند گفت :


https://www.fa.drgilaki.com/2608/


یکی از میلیونرهای مشهور دنیا گفت تمام کارهایی را که نام می برم را هر روز انجام می دادم :

من هر روز 30 دقیقه را به یادگیری اختصاص می دادم حتی ممکن بود که این زمان از 30 دقیقه هم بیشتر بشود اما هیچ روزی این کار را ترک نمی کردم و بعد از ده سال به یادگیری معتاد شدم و هر روز سعی می کردم که مهارت های خودم را دوباره و دوباره تمرین کنم و آن ها را بهبود ببخشم و همچنین بازخورد های خوبی از سمت دیگران دریافت می کردم که به من انگیزه می داد و از طرفی سعی می کردم که تجربه افراد موفق را دنبال کنم که به من کمک بسیار زیادی برای رسیدن به اهداف می کرد.
چند دقیقه در روز را به تمرین ایروبیک اختصاص می دادم و همیشه ذهن و بدنم را قوی نگه می داشتم . یک بدن قوی باعث می شد که بتوانم ساعات طولانی را کار کنم و همچنین یک ذهن قوی به من کمک می کرد که راه های خلاقانه ای را برای حل مشکلات پیدا کنم و بتوانم به موانع زندگی غلبه داشته باشم .
هر روز غذای سالم می خوردم که به عملکرد مناسب ذهن و بدن من در سطح بالاتری کمک می کرد. زمانی که با مشکلی روبرو می شدم، روی حل آن تمرکز می کردم و زمانی که تمرکزم را از دست می دادم، سعی می کردم که زمان بیشتری را در کنار دوستان و خانواده سپری کنم تا دوباره انرژی قبلی را به دست بیاورم.
تغذیه پولداران

هر روز سخت کار می کردم تا بتوانم نسبت به خودم احساس مثبتی داشته باشم حتی اگر همه کارها باب میل من پیش نمی رفت ؛ دقیقا می دانستم که چه هدفی دارم و به کجا می روم .
دید کاملا واضحی به مقصد خود داشتم که تمرکزم را روی انجام کارها افزایش می داد و نگاه مثبت من به زندگی باعث افزایش تمرکز برای پیدا کردن راه حل مشکلات می شد و در واقع به حدی در این کار خبره شده بودم که من را به عنوان حلال مشکلات می شناختند .
ذخایر زیادی از هر نوع درزندگی داشتم و می توانستم در هر فرصتی از مزایای آن ها بهره مند شوم. همیشه قبل از دیر شدن، کارهای خودم را به اتمام می رسانم و می دانستم که نتایج خوبی از این کارم به دست می آورم.
همیشه روی یک هدف خاص تمرکز می کردم و تا دستیابی به آن از پای نمی نشستم و بعد از رسیدن به یک هدف، سریعا هدف دیگری را برای خود تعیین می کردم و تلاش را برای آن آغاز می کردم و در نهایت همه این اهداف به من کمک کرد که بتوانم به رویای واقعی خود دست پیدا کنم.
همیشه سعی کردم که انتظاراتم را از دیگران کاهش دهم و روی پای خودم بایستم :این کار به من اعتماد به نفس زیادی بخشیده بود و از طرفی باعث می شد که به دیگران نیز کمک کنم و احساسات خودم را کنترل می کردم.قطعا هیچ کس دوست ندارد با کسی وارد تجارت شود که کنترلی روی احساسات خود ندارد و در نتیجه بیشتر افراد دوست داشتند که با من وارد همکاری شوند که در مورد حرف زدن با دیگران نهایت دقت را داشتم و هرگز از لحن و زبان توهین آمیز استفاده نمی کردم زیرا نمی خواستم به احساس کسی ضربه بزنم و سال های زیادی را صرف ساختن زندگی ام کردم و با همه در نهایت احترام صحبت می کردم.
خودم را در معرض افراد منفی نگر یا به اصطلاح سمی قرار نمی دادم زیرا مطمئن بودم که افکار و رفتار آن ها روی من تاثیر گذار خواهد بود و حس خلاقیت من را کاهش می دهد و در نتیجه خودم را از تمام چیزهایی که باعث ضعفم می شد، دور کردم.


برچسب: ،
امتیاز:
 
بازدید:

+ نوشته شده: ۳۰ مرداد ۱۳۹۹ساعت: ۰۹:۵۹:۰۸ توسط:admin موضوع: نظرات (0)